من بـــــــــــــــــاشم...تو باشـــــــــــی...

 

ویک ظرف پر از لواشک.....

ودیگر مهم نیست....

.

.

.

.

که تو باشی یا نباشی....

 

 

واییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی اینا چه خوشگلن......



موضوعات مرتبط: عکس ، طنز ، ،
برچسب‌ها: لواشک , طنز , ترنم باران ,

تاريخ : پنج شنبه 30 خرداد 1392 | 14:29 | نویسنده : spring girl |

 

مقصد مال شهر قصه بچگی هاست!

دنیای ادم بزرگ ها فقط و فقط،

جاده دارد...

 



موضوعات مرتبط: زندگی ، زندگی ما آدما ، ،
برچسب‌ها: دنیای آدم بزرگ ها , قصه , ترنم باران ,

تاريخ : چهار شنبه 29 خرداد 1392 | 17:15 | نویسنده : spring girl |

 

 

اشتباه می‌کنند بعضی‌ها،

که اشتباه نمی‌کنند!

باید راه افتاد،

مثل رودها که بعضی به دریا می‌رسند؛

بعضی هم به دریا نمی‌رسند!

رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد...!

 

 



موضوعات مرتبط: آرامش ، زندگی ، ،
برچسب‌ها: رفتن و رسیدن , رودها , ترنم باران ,

تاريخ : چهار شنبه 29 خرداد 1392 | 16:39 | نویسنده : spring girl |

تاريخ : چهار شنبه 29 خرداد 1392 | 12:0 | نویسنده : spring girl |

تاريخ : دو شنبه 27 خرداد 1392 | 13:55 | نویسنده : spring girl |

 

 

 

شب آرامی بود ، می روم در ایوان ، تا بپرسم از خود ،

زندگی یعنی چه !؟

مادرم سینی چایی در دست ، گل لبخندی چید ، هدیه اش داد به من ،

خواهرم ، تکه نانی آورد ، آمد آنجا ، لب پاشویه نشست ،

پدرم دفتر شعری آورد ، تکیه بر پشتی داد ، شعر زیبایی خواند ،

و مرا برد ، به آرامش زیبای یقین ،

با خودم می گفتم :

زندگی ، راز بزرگی ست که در ما جاری ست ،

زندگی ، فاصله ی آمدن و رفتن ماست ،

رود دنیا ، جاری ست ،

زندگی ، آبتنی کردن در این رود است ،

وقت رفتن ، به همان عریانی ، که به هنگام ورود ، آمده ایم ،

دست ما در کف این رود ، به دنبال چه می گردد !؟

هیچ !!!

زندگی ، وزن نگاهی ست که در خاطره ها می ماند ،

شاید این حسرت بیهوده که در دل داری ،

شعله ی گرمی امید،  تو را ، خواهد کشت ،

زندگی ، درک همین اکنون است ،

زندگی ، شوق رسیدن به همان فردایی ست ، که نخواهد آمد ،

تو نه در دیروزی ، و نه در فردایی ،

ظرف امروز پر از بودن توست ،

شاید این خنده که امروز ، دریغش کردی ،

آخرین فرصت همراهی با ، امید است ،

زندگی یاد غریبی ست که در حافظه ی خاک ، به جا می ماند ،

زندگی ، سبزترین آیه ، در اندیشه ی برگ ،

زندگی ، خاطر دریایی یک قطره ، در آرامش رود ،

زندگی ، حس شکوفایی یک مزرعه ، در باور بذر ،

زندگی ، باور دریاست در اندیشه ی ماهی ، در تنگ ،

زندگی ، ترجمه ی روشن خاک است ، در آیینه ی عشق ،

زندگی ، فهم نفهمیدن هاست ،

زندگی ، پنجره ی باز به دنیای وجود ،

تا که این پنجره باز است ، جهانی با ماست ،

آسمان ، نور ، خدا ، عشق ، سعادت با ماست ،

فرصت بازی این پنجره را دریابیم ،

در نبیندیم به نور ، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم ،

پرده از ساحت دل ، برگیریم ،

رو به این پنجره با شوق ، سلامی بکنیم ،

زندگی ، رسم پذیرایی از تقدیر است ،

وزن خوشبختی من ، وزن رضایتمندیست ،

زندگی شاید ، شعر پدرم بود که خواند ،

چای مادر ، که مرا گرم نمود ،

نان خواهر ، که به ماهی ها داد ،

زندگی شاید آن لبخندی ست ، که دریغش کردیم ،

زندگی ، زمزمه ی پاک حیات است ، میان دو سکوت ،

زندگی ، خاطره ی آمدن و رفتن ماست ،

لحظه ی آمدن و رفتن ما ، تنهایی ست ،

من دلم می خواهد ، قدر این خاطره را دریابم

 

 

 

 

 

 



موضوعات مرتبط: شعر ، زندگی ، زندگی ما آدما ، ،
برچسب‌ها: زندگی , فریدون مشیری , زنگی فاصله آمدن و رفتن ماست , ترنم باران ,

تاريخ : دو شنبه 27 خرداد 1392 | 13:32 | نویسنده : spring girl |

 

میخوانمت در بلندی که خودت بلند ترینی

میخوانمت به مهربانی که خود مهربان ترینی

میدانمت به رحمتت که خودت رحیم ترینی

میدانمت به بزرگی که خودت بزرگترینی

همه این میخوانمت ها و میدانمت ها بهانه ای هست تا بگویم



”خدایا ” دوستت دارم



موضوعات مرتبط: مطالب خواندنی ، نیایش با خدا ، ،
برچسب‌ها: خدایم , نیایش با خدا , ترنم باران ,

تاريخ : دو شنبه 27 خرداد 1392 | 13:12 | نویسنده : spring girl |
بـــــــــــاران همیشه می بارد، اما مردم ستــــاره هارا

                    بیشتر دوست دارند .

                    نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن
 


موضوعات مرتبط: نم نم باران ، ،
برچسب‌ها: باران , ستاره ها , چشمک , آسمان , ترنم باران ,

تاريخ : جمعه 24 خرداد 1392 | 16:19 | نویسنده : spring girl |

 

 آگهی های ترحیم روزنامه را که خواندم با خود گفتم :

چرا هر روز اینقدر دکتر ، مهندس، مدیر شرکت ......فوت میکنند؟؟؟؟؟؟

اما وقتی از قیمت چاپ یک آگهی ترحیم مطلع شدم فهمیدم :

             فقرا همیشه بی صدا میمیرند ......

 

 

 

 

نظر تبلیغاتی ممنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــوع



موضوعات مرتبط: مطالب خواندنی ، آرامش ، زندگی ما آدما ، ،
برچسب‌ها: فقرا همیشه بی صدا میمیرند , مرگ , ترنم باران ,

تاريخ : چهار شنبه 22 خرداد 1392 | 14:15 | نویسنده : spring girl |

اینجا زمین است ....!!!!!!!!!!!!!!

جایی که وقتی زانو هایت را از شدت تنهایی 

بغل گرفته ای ، به جای همدردی برایت پول خرد می اندازند..........

 


موضوعات مرتبط: آرامش ، زندگی ، زندگی ما آدما ، ،
برچسب‌ها: اینجا زمین است , همدردی , زندگی , ترنم باران ,

تاريخ : چهار شنبه 22 خرداد 1392 | 13:57 | نویسنده : spring girl |

تاريخ : شنبه 18 خرداد 1392 | 16:46 | نویسنده : spring girl |
 
 نگاه ساكت بـــــــــاران به روي صورتم دزدانه مي لغزد
 ولي باران نمي داند
 كه من دريايي ازدردم ، به ظاهرگرچه مي خندم
 
 ولي اندر سكوتي تلــــــــــــــــــخ مي گريم
 


موضوعات مرتبط: نم نم باران ، ،
برچسب‌ها: نگاه باران , , , باران , ترنم باران ,

تاريخ : شنبه 18 خرداد 1392 | 16:39 | نویسنده : spring girl |

 


تــــوي ايــــــن دنيــــا هميـــــــشه
بعضــي ها “بــراي بــه جــايـــي رسيــدن”
و بعضـي ها “بـعـد از به جـايــي رسيــدن”
هــمــه چيــز را “زيـــر پــا” مي گــذارنـــد …
 
 


موضوعات مرتبط: زندگی ما آدما ، ،
برچسب‌ها: دنیا و آدماش , وفا , زندگی , مرگ , ترنم باران ,

تاريخ : شنبه 18 خرداد 1392 | 16:29 | نویسنده : spring girl |

این روزها

اگر خون هم گریه کنی

عمق همدردی دیگران با تو

یک کلمه است :

آخـــــــی " 

 



موضوعات مرتبط: عشق ، زندگی ، ،
برچسب‌ها: آخی , گریه , زندگی , آدما , ترنم باران ,

تاريخ : شنبه 18 خرداد 1392 | 16:24 | نویسنده : spring girl |

اولین جمله که بعد از این اتفاق به ذهنت میاد چیه؟



موضوعات مرتبط: مطالب خواندنی ، ،
برچسب‌ها: نظرسنجی , ترنم باران ,

تاريخ : جمعه 17 خرداد 1392 | 12:8 | نویسنده : spring girl |

 

زندگی در حال بارگیری است ، لطفا صبر کنید

سرعت خوشبختی بسیار کم است

تا زندگی ات لود شود … عمرت تمام شده … !!!

 

 



موضوعات مرتبط: آرامش ، زندگی ، ،
برچسب‌ها: زندگی , زیبا , خاطرات , پایان , عمر , نشاط , ترنم باران ,

تاريخ : شنبه 11 خرداد 1392 | 10:28 | نویسنده : spring girl |

تاريخ : شنبه 11 خرداد 1392 | 10:24 | نویسنده : spring girl |

 کاش زندگی شعر بود

تا برای خودم یک دنیا شعر میسرودم

تا با آهنگش در خلوت بی کسی هایم هیچگاه تنها نمیماندم .

کاش زندگی قصه بود

تا برای وجود خسته ی خودم یک دریا قصه میگفتم

تا همسفر با ماهی های آزاد شوم .

تا برای همیشه در اقیانوس غمهایم غرق شوم

تاهیچکس وجودم را حس نکند،

تافقط برای آب قصه ی دلم را بگویم...

کاش.....



موضوعات مرتبط: شعر ، آرامش ، زندگی ، ،
برچسب‌ها: کاش , زندگی , شعر , دریا , آرامش , ترنم بارن ,

تاريخ : چهار شنبه 8 خرداد 1392 | 16:19 | نویسنده : spring girl |

 

 می دانی؟

یک وقت هایی باید
 
رویِ یک تکه کاغذ بنویسی
 
تعطیل است
 
و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت
 
باید به خودت استراحت بدهی
 
دراز بکشی
 
دست هایت را زیر سرت بگذاری
 
به آسمان خیره شوی
 
و بی خیال سوت بزنی
 
در دلت بخندی به تمام افکاری که
 
پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند
 
آن وقت با خودت بگویی:
 
بگذار منتظر بمانند.
 
حسين پناهي
 


موضوعات مرتبط: آرامش ، زندگی ، ،
برچسب‌ها: تعطیل است , زندگی , افکار , سخن , حسین پناهی , ترنم بارن ,

تاريخ : چهار شنبه 8 خرداد 1392 | 16:13 | نویسنده : spring girl |

 

 

بگذار تا ببارد باران

باران وهمناک

در ژرفی شب

این شب بی پایان

بگذار تا ببارد باران

اینک نگاه کن

از پشت پلک پنجره

تکرار پر ترنم باران را

و گوش کن که در شب

دیگر سکوت نیست

بشنو سرود ریزش باران را

کامشب به یاد تو می آرد

گویی صدای سم سواران را

امشب صفای گریه من

سیلاب ابرهای بهاران است

این گریه نیست

ریزش باران است

آواز می دهم

ایا کسی مرا

از ساحل سپیده شبها صدا نزد ؟

از پشت پلک پنجره می دیدم

شب را و قیر گونه قبایش را

دیدم نسیم صبح

این قیر گونه گیسوی شب را

سپید میسازد

و اقتدار قله کهسار دوردست

در اهتزاز روشنی آفتاب میخندد

در دوردستها

باریده بود بارانی

سنگین و سهمناک

و دست استغاثه من

سدی نبود سیل مهیبی را که می آمد

و آخرین ستون

از پایداری روحم را

تا انتهای ظلمت شب

انتهای شب می برد

آری کسی مرا از ساحل سپیده شبها صدا نزد




حمید مصدق


 


 



موضوعات مرتبط: شعر ، زندگی ، ،
برچسب‌ها: باران , شیشه , بخار , پاک , نسیم , گیسوی صبح , ترنم باران ,

تاريخ : سه شنبه 7 خرداد 1392 | 11:14 | نویسنده : spring girl |

  گاه در صبر و سکوت بر سر درد ،

قدرتی است که در بیتابی فریاد نیست

استاد دکتر علی شریعتی

 


موضوعات مرتبط: آرامش ، زندگی ، ،
برچسب‌ها: سکوت , سخن بزرگان , دکتر علی شریعتی , صبر , زندگی , ترنم باران ,

تاريخ : سه شنبه 7 خرداد 1392 | 10:57 | نویسنده : spring girl |

 

دستمال کاغذی به اشک گفت قطره قطره ات طلاست 

یک کم از طلای خود حراج می کنی؟ 

عاشقم با من ازدواج می کنی؟ 

اشک گفت : ازدواج اشک و دستمال کاغذی! 

تو چقدر ساده ای خوش خیال کاغذی! 

توی ازدواج ما تو مچاله می شوی چرک می شوی و تکه ای زبا له می شوی 

پس برو و بی خیال باش 

عاشقی کجاست ! 

تو فقط دستمال باش... 

دستمال کاغذی دلش شکست گوشه ای کنار جعبه اش نشست 

گریه کرد و گریه کرد 

در تن سفیدو نازکش دوید خون درد 

آخرش دستمال کاغذی مچاله شد 

مثل تکه ای زباله شد 

او ولی شبیه دیگران نشد 

چرک و زشت مثل این و آن نشد 

رفت اگرچه توی سطل آشغال 

پاک بودو عاشق و زلال 

او با تمام دستمال های کاغذی فرق داشت 

چون که در میان قلب خود دانه های اشک داشت


برچسب‌ها: قصه ی عشق دستمال کاغذی , دستمال کاغذی و اشک , عشق , شعر , ترنم باران ,

تاريخ : سه شنبه 7 خرداد 1392 | 10:41 | نویسنده : spring girl |

 

مي توان در قاب خيس پنجره
 
 
 
چك چك آواز باران را شنيد
 
 
 
مي توان دلتنگي يك ابر را
 
 
 
در بلور قطره ها بر شيشه ديد
 
 
 
مي توان لبريز شد از قطره ها
 
 
مهربان و بي ريا و ساده بود
 
 
 
مي توان با واژه هاي تازه تر
 
 
 
مثل ابري شعر باران را سرود
 
 
 
مي توان در زير باران گام زد
 
 
لحظه هاي تازه اي آغاز كرد
 
 
 
پاك شد در چشمه هاي آسمان
 
 
 
زير باران تا خدا پرواز كرد.


موضوعات مرتبط: آرامش ، زندگی ، ،
برچسب‌ها: باران , پرواز , زندگی , ترنم باران ,

تاريخ : دو شنبه 6 خرداد 1392 | 10:14 | نویسنده : spring girl |

 

آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همین جاست بخند

دست خطی که تو را عاشق کرد

شوخی کاغذی ماست بخند

آدمک خر نشوی گریه کنی

کل دنیا سراب است بخند

آن خدایی که بزرگش خواندی

به خدا مثل تو تنهاست بخند.


موضوعات مرتبط: آرامش ، زندگی ، امیدواری ، زندگی ما آدما ، ،
برچسب‌ها: آدمک , تنهایی , خدا , بخند , دنیا , زندگی , ترنم باران ,

تاريخ : دو شنبه 6 خرداد 1392 | 10:8 | نویسنده : spring girl |

  سلااااااااااااااااااااااااااااااااام 

من رسما برگشتم با یه عالمه آپ باحال

از دوستایی که تو این مدت منو تنها نذاشتن واقعا متشکرم 

ایشالله جبران کنم 

مدرسه ها هم تموم شد و ما یه نفس راحـــــــــــــــــــــــــــت میکشیم آخیش



برچسب‌ها: ترنم باران ,

تاريخ : دو شنبه 6 خرداد 1392 | 9:45 | نویسنده : spring girl |

شانه‏ هایت، ستون محکمی است پناهگاه امن خانه را.
دست در دستانم که می‏گذاری، خون گرم آرامش، در کوچه رگ‏هایم می‏دود.
در برابر توفان‏های بی‏رحم زندگی می‏ایستی؛ آن‏چنان‏که گویی هر روز از گفت‏وگوی کوهستان‏ها باز می‏آیی.
لبخند پدرانه‏ات، تارهای اندوه را از هم می‏دراند.
تویی که صبوری‏ات، دل‏های ناامید را سپیده‏دم امیدواری است. مرامنامه دریا را روح وسیعت به تحریر می‏آید؛ آن هنگام که ابرهای دلتنگی، پنجره‏های خانه را باران می‏پاشند.
آسمان همواره بوسه بر پیشانی بلندت را آرزومند است.

پــــــــــــدر عزیزم

پشتم به تو گرم است. نمی‏دانم اگر تو نبودی، زبانم چطور می‏چرخید، صدایت نزنم!
راستش را بخواهی، گاهی، حتی وقتی با تو کاری ندارم، برای دل خودم صدایت می‏زنم؛ بابا!
آن‏قدر با دست‏هایت انس گرفته‏ام که گاهی دلم لک می‏زند، دستانم را بگیری.
هر بار دستانم را می‏گیری، خیالم راحت می‏شود؛ می‏دانم که هوایم را داری و من میان ازدحام غریبی، گم نمی‏شوم و تو هیچ وقت دستم را رها نمی‏کنی... .

 

 

 

این گل تقدیم به همه باباهای دنیا به خصوص بابای گل خودم که عاشقشم و همتا نداره 

 



موضوعات مرتبط: شعر ، مطالب خواندنی ، آرامش ، زندگی ، ،
برچسب‌ها: پدر , روز , پدر , متن ادبی درباره روز پدر , پشت‏گرمی من , پناهگاه امن خانه , ترنم باران ,

تاريخ : پنج شنبه 2 خرداد 1392 | 10:48 | نویسنده : spring girl |